loading...
پایگاه اندیشه ندبه
خبرنامه سایت+جوایز ماهانه
https://rozup.ir/up/fanni/baner/2.jpg
gharib313 بازدید : 452 شنبه 26 مرداد 1392 نظرات (0)

مناجات نامه شهدا

مناجات هاي شهدا

40 مناجات در وصيت نامه شهدا

1- شهيد معلم مهدي رجب بيگي؛ متولد سال 1336:

«خدايا پرواز را به ما بياموز تا مرغ دست آموز نشويم و از نور خويش آتش در ما بيفروز تا در سرماي بي‌خبري نمانيم. خون شهيدان را در تن ما جاري گردان تا به ماندن خو نکنيم و دست آن شهيدان را بر پيکرمان آويز تا مشت خونينشان را برافراشته داريم. خدايا چشمي عطا کن تا براي تو بگريد، دستي عطا کن تا داماني جز تو نگيرد، پايي عطا کن که جز راه تو نرود و جاني عطا کن  که براي تو برود.»

2- شهيد دکتر مصطفي چمران متولد سال 1311محل تولد تهران محل شهادت دهلاويه سال‌1360:

«بگذاريد بند بندم از هم بگسلد، هستيم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر مي‌کنم و خداي بزرگ خود راعاشقانه مي‌پرستم. آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنيا تسلط يابد.»

3- شهيد مجتبي رسول زاده، محل تولد: تهران، مکان شهادت: خرمشهر به سال 1361:

«خدايا اگر مي‌داني که عاشقت شده‌ام، مرا به سوي خود فراخوان والا مرا رشد بده و توفيق تکامل الي‌الله نصيبم کن تا لايق شهادت گردم.»

مناجات هاي شهدا

4- شهيد صفرعلي خاجوي، محل شهادت: شلمچه به سال 1365:

«اي خدا اگر مرا به جرمم مواخذه کني، تو را به عفوت بازخواست مي‌کنم و اگر مرا به آتش دوزخ ببري، اهل دوزخ را آگاه خواهم کرد که تو را دوست دارم.»

5- شهيد مجيد پورکرمان محل تولد: تهران، محل شهادت: خرمشهر به سال 1361:

«من هيچ‌شاخه سبزي ندارم تا با خود به سراي ديگر ببرم، اما اميد دارم که اين شاخه‌هاي خشک شده در اين لحظات پرثمر و پرنعمت جان بگيرند و سبز شوند.»

6- شهيد حسن رئوفي فريماني، متولد سال 1344 در تهران، محل شهادت پنجوين به سال 1362:

«خدايا کمکم کن تا پايم نلرزد و هدايت کن گلوله‌هاي آتشين مرا تا بر سينه دشمنانت فرود آيند و هنگامي که صلاح تو در آن بود که جان ناقابل اين حقير تقديم گردد، مهدي (عج) را بر بلينم فرست که سخت محتاج اهل بيت هستم. خداوندا درد تير و ترکش و خمپاره را تحمل خواهم کرد، اما اندوه خميني را هرگز.»

7- شهيد حسين يحيايي محل تولد تهران به سال 1344، محل شهادت شلمچه به سال 1365:

«اي خدا، اين دلم، جانم، روحم فقط تو را مي‌خواهد. ديگر طاقت ماندن در ميان دنيا و دنيائيان را ندارد و مي‌خواهد از وادي پر از گناه و وادي ساده کوچ کند و در وادي عشق و صفاي روحاني فرود آيد. اي انسان‌ها روح روح را الهي کنيد، از مسير دنيا طلبي خارج و در مسير رضاي خدا وارد شويد و رضاي خدا بطلبيد.»

8- شهيد سعيد هدي محل تولد مراغه، محل شهادت شلمچه به سال 1365:

«خداوندا، مرغ ناچيز و محبوس در قفس، چشم به تو دوخته و با لرزاندن بال‌هاي ظريفش آماده حرکت به سوي توست. ما نه براي اينکه از قفس تن پرواز کند و در جهان پهناور هستي بال و پر بگشايد، نه زيرا زمين و آسمان با آن همه پهناوري، جز قفس بزرگتري براي اين پرنده شيدا نيست. او مي‌خواهد آغوش بارگاه بي‌نهايت را باز کني و او را به سوي خود بخواني»

9- شهيد علي حسيني آقايي محل تولد تهران به سال 1341، به محل شهادت سومار 1361:

«خدايا، دل دردمندم شوق آزادي دارد تا از اين غربتکده سياه، تا از اين زندان عاشقان وصالت، نداي خود را به وادي عدم بکشاند و فقط با خداي خود به وحدت برسد.»

پلاک

10- شهيد حاج عبدالستار قنداني‌پور متولد سال 1340:

«خدايا، ريشه‌هاي اين علاقه به دنيا را در خاک وجود من بخشکان و تارهاي اين وابستگي را در زواياي قلب من بسوزان. خدايا، عشق به اين لجترار متعفن که جامه مخالفت با تو را بر من پوشانده است. تو اين جامه را از تن من بيرون آور.»

11- شهيد ابوالفضل راز فاني محل تولد تهران، محل شهادت در بند عراق به سال 1362:

«الهي، يا قدوس، با ارحم الراحمين، من ذليليم، من کوچکم، به عظمت خودت تواناييم ده. با نور خودت آشنايم کن، قطعه قطعه بدن پر دردم، عاشق اسلام و عاشق شهادت است. خدايا، نگذار چشم بسته از اين دنيا بروم.»

12- شهيد احمد دادستان متولد 1347 در تهران، شهادت به سال 1362:

«اي مهربان، من نيز عاشق تو هستم. اي بخشنده مهربان کرمي در حق من کن و مرا ببخش و مرا در صف عاشقانت قرار ده. خدايا، وجود مرا براي لقاي خودت و رساندن عاشق به معشوق آماده ساز.»

13- شهيد سيد داود مشکار گونه فراهاني متولد سال 1337 در تهران، محل شهادت اهواز به سال 1360:

«به نام او که از اويم، به نام او که زنده به اويم، زندگيمان به خاطر اوست، بودنم از اوست، رفتنم به اوست، يارم اوست، جانم اوست، معشوقم اوست احساسش مي‌کنم با قلبم، با ذره ذره وجودم و با تمام سلول‌هايم. اي همه چيزم، به يادت هستم. به يادم باش که بي‌تو هيچ و پوچ خواهم بود.»

14- شهيد بهزاد حداد ماهي محل تولد تهران به سال 1348، محل شهادت شلمچه به سال 1365:

«خدايا دوست دارم که اگر شهيد شدم، بي سر باشم که در مقابل امام حسين (ع) روسفيد باشم... . خدايا، بر من رحم کن. خدايا هميشه  خواسته‌ام که شهيد شوم. اين آرزو را برايم برآورده کن.»

15- شهيد جواد حيدري فرد محل تولد تهران به سال 1333، محل شهادت جزيره مجنون به سال 1362:

«خدايا، به تو پناه مي‌آورم از نفسي که سير نمي‌شود و از دانشي که سود نمي‌دهد، از نمازي که بالا نمي‌رود و از دعايي که به اجابت نمي‌رسد.

سجاده ي عشق

16- شهيد بهنام يوسفي اردبيلي تولد به سال 1343:

«اي معبود من، اي آن که دل‌هاي پاک در لقاي تو مي‌تپد. خدايا، من با تو در شهادت دوستانم و به هنگام بلند شدن ناله‌هاي کودکان مادر از دست داده در بمباران‌هاي دشمن، با تو پيمان بستم و عهد نمودم که تا پايان راه بروم و حال بر پيمان خود وفا کردم. الهي، من به وفاداري و خلوص عمل نمودم، تو نيز مرا بپذير.»

17- شهيد مجيد حاجي محمد زاده اصل محل تولد آذربايجان شرقي به سال 1341، محل شهادت شلمچه:

«الله اکبر، الله اکبر! چه زيبا معلمي هستي و چه مهربان محبت نمودي. من از تو تشکر مي‌کنم که توانستم درس خود را از تو بياموزم و در صحنه عمل امتحان دهم و اين کوچک را به وادي عشق منزلت دادي.»

18- شهيد يعقوب مهدي زاده اصل محل تولد اردبيل به سال 1342، محل شهادت شلمچه به سال 1365:

«خدايا! اگر کمکم نکني، دستم نگيري، چه کنم و به کجا پناه ببرم. من به غير از تو کسي را ندارم، پناهي ندارم و تنها هستم. يا رب! دست اين بنده ناچيز را بگير و نداي او را که از اعماق قلب بر مي‌خيزد، گوش کن و مرا يک لحظه به حال خودمان وامگذار.»

19- شهيد غلامرضا شاه ميرزايي محل تولد اصفهان به سال 1343، محل شهادت کردستان به سال 1364:

«خدايا، به محمد (ص) بگو که پيروانش حماسه آفريدند، به علي (ع) بگو که شيعيانش قيامت به پا کردند و به حسين (ع) بگو که خونش در دل‌ها مي‌جوشد. بگو از آن خون‌ها سروها مي‌رويد و ظالمان سروها را مي‌برند اما باز هم سروها مي‌رويند.»

20- شهيد محمد حسين کاظمي محل تولد اصفهان به سال 1343، محل شهادت شلمچه به سال 1365:

«پروردگارا، جز شراب وصال تو چيز ديگري عطش مرا نمي‌کاهد و جز به ديدار تو چيزي ديگر عشق مرا خاموش نمي‌کند و جز ديدن رحمت تو در اين کار اشتياق مرا سير نمي‌سازد.

gharib313 بازدید : 369 سه شنبه 22 مرداد 1392 نظرات (0)

آیت الله بهجت(ره) فرمود: وقتى تأمّل مى کنیم مى بینیم همه قضایاى امام حسین(علیه السلام) در یک روز واقع شد و وقتى مردم کوفه و بصره از قضیّه قتل آن حضرت(علیه السلام) مطّلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت و شهادت اسارت اهل بیت(علیهم السلام)، خدا مى داند که اهل ایمان چه قدر ناراحت بودند، به حدّى که گویا باورشان نمى شد.

 

در طول این مدّت دل اهل ایمان خون بود. امّا ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجّت(عج) گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بیاید و او را حبس کرده اند. آیا حبسى از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادى نشان دهد و خود را معرّفى کند!

 

در این ما فوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا مى داند که قلوب اهل ایمان چه قدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غائب(عج) در مصایب و گرفتارى شبیه قضیّه ى حسین بن على(علیه السلام) به این مدّت طولانى گرفتار باشد و ما برقصیم و شادى کنیم؟! ""

 

تا کی باید بار گناهان و اشتباهات خود را متوجه دیگران و دیگر چیزها بکنیم؟ تا کی بایستی این همه مصیبت را به خاطر بی توجهی و فراموش کردن امام زمانمان(علیه السلام) تحمل کنیم؟ تا کی می خواهیم خود را گول بزنیم و بیدار نشویم؟ پس کی بناست علت اصلی آن را متوجه شویم؟

پیشوای پنجم شیعیان، امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هرگاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند (آن هم به خاطر اعمال ناشایست مردم) ما اهل بیت را از مجاورت با آن ها دور می کند. (اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم".(1)

بیش از هزار سال پیش که حدود هشتاد سال از دوران غیبت کبرای امام زمان(علیه السلام) می گذشت، آن حضرت در نامه‌ای به شیخ مفید(ره) فرمودند: "ما به خبرهای شما احاطه کامل داریم و چیزی از خبرهای شما برای ما پنهان نمی ماند و آگاهیم از ذلت و خواری که به شما رسیده، از زمانی که عده ای از شما تمایل نموده اند به عقاید و اعمالی (ناپسند) که گذشتگان صالح از آن دور بودند و عهد و پیمانی را که از آن ها گرفته شده بود (نسبت به امام زمانشان) بدور انداختند گویا که نمی دانند."

 

نکته قابل توجه اینجاست که این توقیع در سال های اولیه دوران غیبت فرستاده شده است، اکنون که وضع بسیار بدتر از آن زمان است و مردم در سختی ها، فشارها و فساد بسیار بیشتری گرفتار شده اند.

 

علاوه بر اینکه امام زمان(علیه السلام) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و بر اساس آنچه عمل کرده ایم، با ما رفتار می کنند.

 

آیا می خواهید بدانید فاصله ما با امام زمانمان چقدر است و معنای غربت و تنهایی چیست؟ به این چند جمله ساده و عامیانه خوب دقت بفرمایید؛ به ما فرموده اند که روز جمعه احتمال ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) بیشتر است. "یا مولای هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک"(2)

 

حال اگر عصر جمعه ای بعد از نماز مغرب و عشاء، کسی به ما بگوید که امروز هم گذشت و امام زمان (ارواحنا فداه) ظهور نفرمودند و سپس چند لحظه بعد به ما خبر بدهند که از امروز مثلاً سیب زمینی کیلویی بیست تومان گرانتر شده است، شما را به خدا قسم برای کدام یک از این خبرها بیشتر ناراحت می شویم؟ برای کدام یک بیشتر دلهره پیدا می کنیم؟ نگران کدام یک می شویم؟

 

آیا زمانی که مثلا دخترمان از مدرسه برمی گردد، اول می پرسیم دخترم در راه حجابت را رعایت کردی تا قلب نازنین امام زمان(علیه السلام) را نرنجانی؟ یا ابتدا می پرسیم نمره امتحانت چند شد؟ آیا از پسرمان می پرسیم که همزمان با امام زمانت، نمازت را خواندی؟ یا اول می پرسیم مسابقه امروز را بردی یا نه؟ اصلاً به زندگی هایمان نگاه کنیم، آیا رنگ و بوی امام زمان(علیه السلام) را می دهد؟ آیاتابلویی که به دیوار خانه نصب کرده ایم، آیا وسایلی که مورد استفاده قرار می دهیم، آیا نوع زندگیمان امام زمان پسند هست؟ آیا نوع معاشرت های ما طوری هست که امام زمان هم وارد مجلسمان شوند، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند؟ یا نه؛ آن قدر محرم و نامحرم بی پروا با هم اختلاط دارند که قلب مهربان امام زمان(علیه السلام) را می رنجاند؟

 

آیا ظاهر خود و خانواده مان آن طوری هست که مورد قبول و رضایت امام زمان(ارواحنا فداه) باشد؟ آیا طریقه درآمدمان طوری هست که امام زمان(علیه السلام) به آن برکت دهند و یا قدم به خانه ما گذاشته و بر سرسفره ما بنشینند؟ و خلاصه اینکه آیا روش زندگی ما همانگونه است که امام عصر(علیه السلام) می پسندد؟

 

دوستی می گفت داشتم از حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) بیرون می آمدم، دیدم شخصی فریاد می زند؟ آی دزد، پولم را دزدیدند و …، مردم هم با یک حالت تأسف و دلسوزی به او نگاه می کردند، با خودم گفتم: الان اگر کسی فریاد بزند: امام زمانم نیست، امام زمانم نیامد و …، مردم با یک حالت تمسخر به او نگاه می کنند و می گویند: او دیوانه شده است.

 

همه این ها یک طرف که اینگونه نیستیم، گاهی در زندگی مان طوری رفتار می کنیم که انگار از امام زمان(عج)، از آن کسی که اصلا کسی وجود ما به طُفیلی ایشان و به خاطر وجود ایشان خلق شده(3)، طلبکار هم هستیم.

 

"به هر حال یادمان نرود که علاوه بر اینکه امام زمان(علیه السلام) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و براساس آنچه عمل کرده ایم، با ما رفتار می کنند."

gharib313 بازدید : 384 سه شنبه 22 مرداد 1392 نظرات (2)

ای شهدا شرمنده ایم..
بعد از شما دیگر شهرمان بوی خدا نمی دهد...!!
خیابان هایمان را به نام شما زینت دادیم..
.

ولــــــــی...!!!
آنقدر خیابان ها پر شده از دختران بزک کرده و پسران شبیه دختران...
که دیگر یاذمان رفته رشادت های شما را..!!
.
.




.
شهید همت یادت هست که در وصیت نامه ات نوشتی...
مجالس روضه را ترک نکنید..
ولی وقتی هر پنجشنبه میریم جلسات هفتگی روضه...
بعضی ها به ما میگن شما افسرده هستید...
بعضی ها به ما میگن شما عقب افتاده اید از دنیا..!!
.
.

..
امـــــــــــا..!!
وقتی چند کوچه پایین تر وقتی صدای ساز و آواز و رقص میاد...
میگویند اینها جوانند..!!بگذارید جوانی بکنند..!!
.
.


برادر شهیدم دیگر همه چیز فرق کرده..!!
وقتی بعضی ها از شما فاصلـــــــــــــــه گرفتند..!!
اینگونه شد کــــــــــــــــــــه..!!

پرچم یا حسین بر روی خانه ها را جمع کردیم...
و به جای آن دیش ماهواره گذاشتیم..!!
و هر روز شبکه های فارسی زبان را رصد میکنیم که نکنه...
شبکه جدیدی آمده و از دستمان برود..!!
.
.

-------------------------------------------------
یا صاحب الزمان...
مولای من..تا تو نیای سر و سامون نداریم...
مولای من..تا تو نیای باید طعنه و تهمت بشنویم..!!
مولای من..تا تو نیای ما را به جرم عاشقی مسخره میکنند..!!
مولای من..پس کی میخوای بیایی..!!
خسته شدم بجان مادرت زهرا(س)..

gharib313 بازدید : 411 شنبه 19 مرداد 1392 نظرات (0)


گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم ...

گفتی: فانی قریب
    
من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶)

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی:
و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     
هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵)

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    صفحات ویژه

     

    استاد رحیم پور ازغدی


         استاد رائفی پور

    تبلیغات
    بنر120 در 240.jpg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 545
  • کل نظرات : 217
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 277
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 107
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 510
  • بازدید ماه : 3,083
  • بازدید سال : 44,734
  • بازدید کلی : 724,582
  • کدهای اختصاصی
    لوگوی حمایت از ما

    http://up.hossein-ezzati.ir/up/hossein-ezzati/nodbe2.jpg


    لوگوی همسنگران