loading...
پایگاه اندیشه ندبه
خبرنامه سایت+جوایز ماهانه
https://rozup.ir/up/fanni/baner/2.jpg
ghm313 بازدید : 387 سه شنبه 08 مرداد 1392 نظرات (0)

اوج جنگ با دشمنانش، هشت ماه است كه پیروزى هاى چشمگیرى هم به دست مى آورد و جهان اسلام زیر حكومتش یكپارچه مى شوند؛ سپس با یارى عیسى(علیه السلام) با غریبان صلح مى كند. نزدیك به شش ماه پیش از حركت ظهورش دو حادثه رخ مى دهد كه اشاره الهى به آنهاست:

اول: انقلاب در سرزمین هاى شام به رهبرى عثمان سفیانى؛ در این باره یهود و غربیان مى پندارند كه پیروزى مهمى براى كنترل منطقه مسلط بر فلسطین به دست رهبرى توانمند است كه دوستدار و طرفدار یهود و غربیان مى باشد و مى تواند در برابر تهدیدات عرب و ایران در مورد قدس بایستد؛ اما كسانى كه از احادیث مربوط به سفیانى خبر دارند، مى دانند كه خروجش مقدمه ظهور مهدى موعود است، و مى گویند كه خدا و رسولش راست گفته است كه:

«سبحان ربنا إن كان وعد ربّنا لمفعولا»

پس آماده یارى مهدى(علیه السلام) مى شوند.

دوم: خطابِ سروش آسمانى، ملت هاى دنیاست و همگى آن را مى شنوند. هر قومى به زبان خود، با صدایى رسا كه از آسمان فرود مى آید؛ صدایش از هر طرف شنیده مى شود؛ هر خوابیده اى را بیدار مى كند و هر نشسته اى بر مى خیزد. مردم از خانه هایشان بیرون مى آیند تا ببینند چه خبر است!

آن ندا، مردم را فرا مى خواند كه براى ستم و جنگ و خونریزى، حد و مرزى قائل باشند؛ و دستور مى دهد كه از امام مهدى پیروى كنند. نام او و پدرش را مى بَرَد. در این هنگام تأویل فرمایش خدا محقق مى شود:

«إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلّت أعناقهم لها خاضعین»

بشر در برابر این نشانه الهى خاضع مى شود و سر تسلیم فرود مى آورد و مردم تمام جهان با هیجان مى پرسند: مهدى كیست و كجاست؟! اما شیطان پیروانش را به حال خود رها نمى كند و مردم را در مورد معجزه ندا به شك مى اندازد و براى كشتن امام مهدى(علیه السلام) دست به فعالیت مى زند؛ این در حالى است كه مؤمنان این ندا را حق و درباره امام مهدى موعود مى دانند و ایمانشان افزایش مى یابد، اینها براى یارى امام گرد مى آیند. در این هنگام است كه زمان ظهور امام به تدریج آغاز مى شود؛ امیر مؤمنان(علیه السلام) اینچنین توصیف مى كند:

«در زمان شك و شبهه ظهور مى كند، تا همه چیز را روشن گرداند. پر آوازه مى شود و امرش آشكار مى گردد ». (بحار 53/3) یعنى امرش را براى مردم روشن و آشكار مى كند، یا مى خواهد مردم را آزمایش كند كه آیا دعوتش را مى پذیرند، تا این امر روشن شود.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: قائم قیام نمى كند مگر پس از آن كه دوازده مرد قیام كرده و همگى اتفاق نظر دارند كه قائم را دیده اند اما آنان را تكذیب مى كنند ( نعمانى /277 ).

به نظر مى رسد اینها ادعاى درستى دارند، چون از تكذیب مردم تعجب مى كنند، و دیدن آنها در آن بُرهه، حساس است (حدیث مى گوید: در زمان شك و شبهه ظهور مى كند تا امرش را آشكار نماید). در این مدت، امام دولت یمنى ها و ایرانى ها را كه مقدمه دولت مهدى است، راهنمایى مى كند و در مناطق مختلف مسلمانان، با یارانش ارتباط دارد.

در آن زمان، مردم دنیا به حجاز چشم دوخته اند و به دنبال مهدى(علیه السلام) هستند، چون مى دانند ایشان از اهالى مدینه است و حركتش از مكه شروع مى شود. لشكر سفیانى بسیارى از بنى هاشم را در مدینه به امید آنكه مهدى(علیه السلام) میان آنهاب اشد، دستگیر مى كند. به دنبال این رخدادها ملت هاى مسلمان را موجى فرا مى گیرد كه از مهدى(علیه السلام) و كراماتش و نیز نداى جبرئیل در بردن نام مهدى(علیه السلام) سخن مى گویند؛ این وضع زمینه مناسبى براى ظهورش فراهم مى كند اما فرصت خوبى هم براى دروغگویان و فریبكارانى است كه مدعى مهدویت هستند و مردم را گمراه مى كنند.

در روایات آمده است كه عده اى پیش از ظهور مهدى ادعاى مهدویت مى كنند و دوازده نفر از آل ابى طالب مردم را به سوى خود مى خوانند؛ اما همگى پرچم هاى گمراهى و تلاش براى بهره بردارى از چشم براه بودن جهان براى ظهور مهدى(علیه السلام) است.

امام صادق فرمود: مبادا نام امام را ببرید، چرا كه به خدا! او مدتى غایب مى شود و شما آزمایش مى شوید. حتى گفته مى شود كه مهدى مرده یا هلاك شده، یا به وادى رفته است. چشم مؤمنان بر او خواهد گریست و مانند كشتى پرتلاطم در امواج دریا، به تلاطم و بیتابى گرفتار مى شوید؛ اما فقط كسانى نجات مى یابند كه خدا عهد و میثاقشان را پذیرفته و ایمان را در دلشان قرار داده و با فرشته خود آنان را یارى كرده است. دوازده پرچم مشابه برافراشته مى شود كه قابل تشخیص از یكدیگر نیستند.

مفضل مى گوید: (وقتى این سخن را شنیدم) گریه كردم، فرمود: اى ابوعبدالله! چرا گریه مى كنى؟! عرض كردم: چگونه گریه نكنم و حال آن كه مى فرمایید دوازده پرچم كه از همدیگر قابل تشخیص نیستند، برافراشته مى شود در این صورت چه كنیم؟ راوى مى گوید: امام به نور خورشید كه داخل سایبان شده بود، نگاه كرد و فرمود: اى ابوعبدالله! نور خورشید را مى بینى؟ عرض كردم: آرى، فرمود: به خدا! امر ما روشن تر از نور خورشید است.

منبع: موعود
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    صفحات ویژه

     

    استاد رحیم پور ازغدی


         استاد رائفی پور

    تبلیغات
    بنر120 در 240.jpg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 545
  • کل نظرات : 217
  • افراد آنلاین : 21
  • تعداد اعضا : 277
  • آی پی امروز : 261
  • آی پی دیروز : 76
  • بازدید امروز : 467
  • باردید دیروز : 389
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,929
  • بازدید ماه : 1,929
  • بازدید سال : 60,868
  • بازدید کلی : 740,716
  • کدهای اختصاصی
    لوگوی حمایت از ما

    http://up.hossein-ezzati.ir/up/hossein-ezzati/nodbe2.jpg


    لوگوی همسنگران